نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري



 

پژوهش جامعه شناختي کمتر ممکن است فقط مورد علاقه اجتماع روشنفکرانه ي جامعه شناسان باشد. نتايج آن را بسياري افراد ديگر در جامعه مي خوانند يا به شيوه هاي ديگر منتشر مي شود. اين واقعيت داراي مفاهيم ضمني فراگيري است. جامعه شناسي فقط چيزي درباره ي مطالعه ي جوامع امروزين نيست؛ بلکه خود به صورت جزء مهمي در زندگي مستمر آن جوامع درآمده است.
مثالي را در نظر بگيريد: ماهيت دگرگونيهايي که در ازدواج، طلاق و خانواده جريان دارد. در نتيجه ي " آگاهي تدريجي " از تحقيقات، کمتر کسي که در يک جامعه امروزي زندگي مي کند ممکن است از اين مسائل اطلاع نداشته باشد. انديشه و رفتارها به شيوه هايي پيچيده و ظريف از دانش جامعه شناختي تأثير مي پذيرد و بدين سان حوزه ي پژوهش جامعه شناختي را از نو شکل مي دهد. يک شيوه ي توصيف اين پديده اين است که بگوييم جامعه شناسي در رابطه اي بازتابي با انسانهايي قرار مي گيرد که رفتارشان مورد مطالعه واقع مي شود. اصطلاح " بازتابي " تبادل ميان پژوهش جامعه شناختي و رفتار انساني را توصيف مي کند. ما نبايد تعجب کنيم که نتايج تحقيقات جامعه شناختي در حالي که گاهي با اعتقادات مبتني بر ادراک معمولي ما در تناقض است غالباً همبستگي کاملاً نزديک با باورهاي معمول دارد. دليل آن صرفاً اين نيست که جامعه شناسي به نتايجي مي رسد که ما قبلاً مي دانستيم؛ بلکه در واقع اين است که پژوهش جامعه شناختي به طور دايم بر آنچه که در عمل آگاهي مبتني بر ادراک معمول ما از جامعه است، تأثير مي گذارد.
منبع مقاله :
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391